[اسم]

le procureur de la République

/pʀɔkyʀœʀ də la ʀepyblik/
قابل شمارش مذکر
[جمع: procureurs de la République] [مونث: procureure de la République]

1 دادستان بدایت دادستان شهرستان

  • 1.Le procureur de la République en est informé immédiatement.
    1. دادستان بدایت فوری از این قضیه مطلع می‌شود.
  • 2.Le procureur de la République sera sévère.
    2. دادستان بدایت جدی [سخت‌گیر] خواهد بود.
توضیحاتی در خصوص "procureur de la République"
"procureur de la République"، یا "دادستان بدایت" واژه‌ای‌ست که در سال 1308 شکل گرفت، سالی که سازمان دادگستری یا "عدلیه" دگرگون شد. ساختار دادگستری ایران چنین بود: "دادگاه‌های ابتدایی" یا "بدایت" که "دادگاه‌های نخست" یا "دادگاه‌های شهرستان" بودند. پس از اینکه پرونده‌ای در "دادگاه شهرستان" (محکمه‌ی بدایت) رسیدگی می‌شد و قاضی رای میداد، اگر به بازبینی نیاز می‌داشت به "دادگاه استان" یا "محکمه‌ی استیناف" (دادگاه پژوهش) می‌رفت و سرانجام داوری پایانی با "دیوان عالی تمیز" بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان