[صفت]

prolongé

/pʀɔlɔ̃ʒe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: prolongée] [جمع مونث: prolongées] [جمع مذکر: prolongés]

1 ممتد دنباله‌دار، طولانی

  • 1.Ce conflit prolongé est devenu une grave préoccupation dans cette région.
    1. این درگیری طولانی تبدیل به یک نگرانی جدی در این منطقه شده است.
  • 2.Tu entends ces applaudissements et ces cris prolongés ?
    2. (صدای) این کف‌زدن ها و فریادهای ممتد [طولانی] را می شنوی ؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان