[فعل]

promouvoir

/pʀɔmuvwaʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: promu] [حالت وصفی: promouvant] [فعل کمکی: avoir ]

1 ترفیع دادن ارتقا دادن

  • 1.Cette réunion a pour but de promouvoir la coopération.
    1. این گردهمایی هدفش ارتقا دادن مشارکت است.
  • 2.Louis est promu directeur.
    2. "لوئی" به رئیس ترفیع یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان