[اسم]

le récépissé

/ʀesepise/
قابل شمارش مذکر

1 رسید قبض

  • 1.J'ai dû signer le récépissé pour obtenir le colis.
    1. من برای گرفتن بسته باید رسید را امضا می‌کردم.
  • 2.J'ai gardé les récépissés de la banque.
    2. من رسیدهای بانک را نگه داشته‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان