[اسم]

la réclusion

/ʀeklyzjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 حبس با اعمال شاقه

  • 1.Après vingt ans de réclusion, tu auras tout oublié.
    1. بعد از 20 سال حبس با اعمال شاقه تو همه‌چیز را فراموش خواهی کرد.
  • 2.Il a été condamné à la réclusion.
    2. او به حبس با اعمال شاقه محکوم شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان