[اسم]

la Réunion

/ʀeynjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 جلسه گردهمایی، نشست

  • 1.Le patron tient une réunion.
    1. رئیس یک جلسه برگزار می کند.
  • 2.Les collègues de travail ont une réunion.
    2. همکاران جلسه ای دارند.
  • 3.Nous avons une réunion demain matin à dix heures et demi à l'hôtel City Park.
    3. ما فردا صبح ساعت ده و نیم یک جلسه در هتل "سیتی پارک" داریم.
  • 4.Une réunion de travail
    4. یک جلسه کاری
[اسم]

la Réunion

/ʀeynjɔ̃/
غیرقابل شمارش مونث

1 رئونیون

  • 1.La Réunion est un département français d'outre-mer.
    1. "رئونیون" یکی از بخش‌های فرادریایی فرانسه است.
"رئونیون" کجاست؟
رئونیون جزیره‌ای در جنوب غربی اقیانوس هند و یکی از ناحیه‌های فرادریایی فرانسه است؛ نزدیکترین خشکی به این جزیره در ۱۷۰ کیلومتری آن کشور "موریس" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان