[فعل]

raccommoder

/ʀakɔmɔde/
فعل گذرا
[گذشته کامل: raccommodé] [حالت وصفی: raccommodant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رفو کردن تعمیر کردن (لباس)

  • 1.Apprenez à coudre et raccommoder des vêtements.
    1. دوختن و رفو کردن لباس را یاد بگیرید.
  • 2.Les femmes modernes ne raccommodent plus beaucoup.
    2. زنان مدرن دیگر زیاد رفو نمی‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان