[فعل]

raccompagner

/ʀakɔ̃paɲe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: raccompagné] [حالت وصفی: raccompagnant] [فعل کمکی: avoir ]

1 همراهی کردن (در بازگشت) بدرقه کردن

  • 1.Je vous raccompagne à la porte.
    1. من شما را تا دم در بدرقه می‌کنم.
  • 2.Paul l'a raccompagnée chez elle en voiture.
    2. "پل" در بازگشت، او را تا خانه‌اش با ماشین همراهی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان