Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . ریل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le rail
/ʀɑj/
قابل شمارش
مذکر
1
ریل
خط آهن
1.Le transport par rail est international.
1. حمل و نقل توسط خط آهن بینالمللی است.
2.Les trains roulent sur des rails.
2. قطارها روی ریلها حرکت میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
raifort
raie
raidir
raideur
raide comme une statue
raillerie
rainette
rainure
raisin
raisin sec
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان