[اسم]

le raz-de-marée

/ʁˈazdə-maʁˈe/
قابل شمارش مذکر

1 موج جزر و مدی سونامی

  • 1.Ce raz de marée si violent qu'il projeta une dizaine de navires par-dessus les quais
    1. این سونامی شدید که ده‌ها کشتی را به بالای اسکله انداخته است.

2 (در انتخابات) پیروزی بزرگ بردن با اکثریت آرا

  • 1.Raz-de-marée socialiste aux élections
    1. پیروزی بزرگ سوسیالیست‌ها در انتخابات
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان