[اسم]

le reçu

/ʀ(ə)sy/
قابل شمارش مذکر

1 پذیرفته شده قبولی

  • 1.Il y a vingt reçus à cet examen.
    1. 20 (نفر) قبولی در این امتحان وجود دارد.

2 رسید قبض

  • 1.La date d'achat est imprimée sur le reçu.
    1. تاریخ خرید روی قبض چاپ شده است.
  • 2.Le caissier m'a donné un reçu pour mes achats.
    2. صندوق‌دار برای خریدهایم به من رسید داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان