Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . بازیافت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
recycler
/ʀ(ə)sikle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: recyclé]
[حالت وصفی: recyclant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
بازیافت کردن
1.Je recycle le plastique usagé, le papier et le verre.
1. من پلاستیک استفاده شده، کاغذ و شیشه را بازیافت میکنم.
2.Une société spécialisée recycle les bouteilles en plastique.
2. یک شرکت تخصصی بطریهای پلاستیکی را بازیافت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
recyclage
recyclable
reculé
reculer
recul
recyclé
reddition
redescendre
redevable
redevance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان