[فعل]

repartir

/ʀ(ə)paʀtiʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: reparti] [حالت وصفی: repartant] [فعل کمکی: être ]

1 دوباره عازم شدن دوباره رفتن، دوباره به راه افتادن

  • 1.Cet aventurier est reparti pour de nouvelles aventures.
    1. این ماجراجو برای ماجراهای جدید دوباره عازم شده است.
  • 2.Mon oncle me rend visite ; il repart demain.
    2. عمویم من را ملاقات می‌کند، او فردا دوباره می‌‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان