Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . دوباره بررسی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
repenser
/ʀ(ə)pɑ̃se/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: repensé]
[حالت وصفی: repensant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دوباره بررسی کردن
دوباره فکر کردن
1.Compte tenu de la situation actuelle, nous devons repenser notre stratégie.
1. با توجه به شرایط کنونی، باید استراتژیمان را دوباره بررسی کنیم.
2.Quand j'y repense, cette soirée était formidable.
2. وقتی دوباره فکر میکنم این شب نشینی فوقالعاده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
repeindre
repasser
repassage
repas
repartir
repenti
repentir
repeupler
repiquer
replacer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان