[اسم]

la responsabilité

/ʀɛspɔ̃sabilite/
غیرقابل شمارش مونث

1 مسئولیت

  • 1.Le gouvernement néglige entièrement sa responsabilité.
    1. دولت به طور کامل در مسئولیت خود کوتاهی می کند.
  • 2.Nous avons tous une responsabilité ici.
    2. ما همه در اینجا مسئولیتی داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان