[اسم]

la ride

/ʁˈid/
قابل شمارش مونث

1 چین و چروک

  • 1.Une pomme couverte de rides
    1. سیبی پوشیده از چین و چروک

2 موج دریا (کوچک)

  • 1.Le vent forme des rides sur l'étang.
    1. باد موج‌هایی روی تالاب شکل می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان