[فعل]

ricocher

/ʀikɔʃe/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: ricoché] [حالت وصفی: ricochant] [فعل کمکی: avoir ]

1 کمانه کردن

  • 1.Ça pourrait ricocher n'importe où.
    1. این می‌تواند هرجایی کمانه کند.
  • 2.La balle a ricoché.
    2. توپ کمانه کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان