[اسم]

la séance

/seɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 سانس (سینما) اکران، نمایش، اجرا

  • 1.La première séance de cette pièce est à 13 heures.
    1. اولین اجرای این نمایش ساعت 13 است.
  • 2.Pour ce film, la séance est à 17 heures.
    2. برای این فیلم، سانس [اکران] ساعت 17 است.

2 جلسه احضار روح

  • 1.Il parle d'une séance.
    1. او از یک جلسه احضار روح صحبت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان