[فعل]

se sécher

/seʃe/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته کامل: séché] [حالت وصفی: séchant] [فعل کمکی: être ]

1 (خود را) خشک کردن

  • 1.Evitez de se sécher les mains avec une serviette sale ou humide.
    1. از خشک کردن دستهای خود با یک حوله کثیف یا مرطوب اجتناب کنید.
  • 2.Il est sorti de l'eau et a pris sa serviette pour se sécher.
    2. او از آب خارج شده است و برای خشک کردن خود، حوله‌اش را برداشته است.

2 جیم زدن در رفتن، نرفتن (sécher)

  • 1.On séchait le cours de maths et on allait faire un tour en ville.
    1. ما کلاس ریاضیات را جیم زدیم و رفتیم گشتی در شهر زدیم.

3 خشک کردن (sécher)

  • 1.Sèche tes larmes.
    1. اشکهایت را خشک کن.
  • 2.Sécher des figues.
    2. خشک کردن انجیرها.
  • 3.Sécher le linge.
    3. خشک کردن لباس.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان