[اسم]

la sanction

/sɑ̃ksjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 تحریم

  • 1.Ce sont les sanctions financières internationales.
    1. اینها تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی هستند.
  • 2.Les entreprises qui ne respectent pas la loi encourent des sanctions.
    2. شرکت‌هایی که به قانون احترام نمی‌گذارند محتمل تحریم‌ها می‌شوند.

2 مجازات جریمه

  • 1.Ce comportement mérite sanction.
    1. این رفتار مستوجب مجازات است.
  • 2.La sanction pour avoir enfreint la règle est une amende.
    2. مجازات سرپیچی کردن از قانون، جریمه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان