[اسم]

le sexe

/sɛks/
قابل شمارش مذکر

1 جنسیت

  • 1.Le questionnaire demande aux répondants de préciser leur âge et leur sexe.
    1. پرسشنامه از پاسخ‌دهندگان میخواهد که سن و جنسیتشان را مشخص کنند [بیان کنند].
  • 2.Les enfants sont mis en groupes par âge et sexe.
    2. بچه‌ها مطابق با سن و جنسیت به گروه‌هایی تقسیم می‌شوند.

2 موضوعات جنسی

تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان