[فعل]

signaler

/siɲale/
فعل گذرا
[گذشته کامل: signalé] [حالت وصفی: signalant] [فعل کمکی: avoir ]

1 خود را معرفی کردن خود را نشان دادن

  • 1.Il s’est signalé par ses injustices.
    1. او خود را با بی‌عدالتی‌هایش نشان داد.
  • 2.Ils peuvent se signaler auprès des consulats français.
    2. آنها می‌توانند خود را به مشاوران فرانسوی معرفی کنند.

2 نشان دادن مشخص کردن

  • 1.Le restaurant est signalé par un panneau.
    1. تابلویی رستوران را نشان می‌داد. (تابلویی رستوران را مشخص می‌کرد.)

3 گزارش دادن معرفی کردن

  • 1.signaler qn à la police
    1. کسی را به پلیس معرفی کردن

4 خاطر نشان کردن ذکر کردن، اشاره کردن

  • 1.Je tenais à vous signaler que le club sera fermé la semaine prochaine.
    1. می‌خواستم خاطر نشان کنم که کلاب هفته بعد تعطیل خواهد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان