[قید]

simplement

/sɛ̃pləmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 به سادگی ساده

  • 1.Cet orateur parle très simplement.
    1. این سخنران بسیار ساده صحبت می‌کند.
  • 2.Je lui ai expliqué le problème simplement.
    2. من مشکل را به سادگی به او توضیح دادم.

2 فقط تنها

  • 1.Je voulais simplement vous le dire.
    1. تنها می‌خواهم آن را به تو بگویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان