[اسم]

la simplicité

/sɛ̃plisite/
قابل شمارش مونث

1 سادگی بی‌پیرایگی

  • 1.J'adore la simplicité d'un enfant.
    1. من عاشق بی‌پیرایگی یک بچه هستم.
  • 2.Malgré sa fortune, il reçoit ses amis en toute simplicité.
    2. علی‌رغم ثروتش، از دوستانش در سادگی تمام پذیرایی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان