[اسم]

le singe

/sɛ̃ʒ/
قابل شمارش مذکر

1 میمون

  • 1.Le petit singe agile a grimpé l'arbre sans effort.
    1. میمون کوچک چابک بدون تلاش از درخت بالا رفت.
  • 2.Le singe saute de branche en branche.
    2. میمون از شاخه‌ای به شاخه‌ای میپرد.

2 آدم میمون (زشت)

  • 1.Elles m'ont alors montré l'enfant. – Quel petit singe !
    1. آنها بچه را نشانم دادند. - چه بچه زشتی!
[صفت]

singe

/sɛ̃ʒ/
قابل مقایسه

3 مقلد

  • 1.Peuple singe du maître
    1. آدم‌های مقلد استاد
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان