[اسم]

le sirop

/siʀo/
قابل شمارش مذکر

1 (داروسازی) شربت

  • 1.Ce sirop devrait calmer ta toux.
    1. این شربت باید سرفه‌ات را آرام کند.
  • 2.Sirops pharmaceutiques.
    2. شربت‌های دارویی.

2 شیره شربت (غلیظ و شیرین)

  • 1.Mon neveu adore le sirop de menthe.
    1. برادرزاده‌ام عاشق شیره نعناع است.
  • 2.Sirop de framboise.
    2. شربت (غلیظ و شیرین) تمشک.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان