[اسم]

la sirène

/siʀɛn/
قابل شمارش مونث

1 آژیر سوت (کشتی، کارخانه)

  • 1.Les voleurs se sont sauvés quand ils ont entendu la sirène de police.
    1. دزدها فرار کردند هنگامی که صدای سوت پلیس را شنیدند.
  • 2.Soudain, j'ai entendu une sirène.
    2. ناگهان آژیری شنیدم.

2 پری‌دریایی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان