[عبارت]

souffler comme un bœuf

/sufle kɔm ɛ̃ bœf/

1 نفس نفس زدن به هن و هن افتادن

  • 1.Je cours et je souffle comme un bœuf.
    1. می‌دوم و نفس نفس می‌زنم.
  • 2.L'homme monte les escaliers il souffle comme un bœuf.
    2. مرد از پله‌ها بالا می‌رود و به هن و هن می‌افتد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "مانند گاو نفس کشیدن" است که کنایه از "نفس نفس زدن" و "به هن و هن افتادن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان