Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . (عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا)
2 . موشکافی کردن
3 . گرفتن (ورزش)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
subtiliser
/sybtilizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: subtilisé]
[حالت وصفی: subtilisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
(عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا)
کش رفتن
1.On lui a subtilisé son portefeuille dans le métro.
1. کیف پولش را در مترو کش رفتند.
2
موشکافی کردن
دقیق شدن
1.Une foule de grammairiens ont subtilisé sur les mots.
1. جمعی از دستور زبان شناسان روی کلمات دقیق شدهاند.
3
گرفتن (ورزش)
قاپیدن
1.Les Bleus subtilisent le ballon.
1. تیم آبی توپ را گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
subtil
subterfuge
substitution
substitut
substituer
subtilité
suburbain
subvenir
subvention
subventionner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان