[فعل]

supprimer

/sypʀime/
فعل گذرا
[گذشته کامل: supprimé] [حالت وصفی: supprimant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پاک کردن حذف کردن

  • 1.Il a supprimé son texte.
    1. او متنش را پاک کرد.
  • 2.J'ai supprimé quelques vieux fichiers de mon ordinateur.
    2. من چندین فایل قدیمی را در کامپیوترم پاک کردم.

2 کنسل کردن

  • 1.Le train de Londres a été supprimé.
    1. قطار لندن کنسل شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان