[اسم]

la suppression

/sypʁɛsjˈɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 حذف

  • 1.La société annonce un plan de suppression de 200 emplois.
    1. شرکت برنامه حذف 200 کار را اعلام می‌کند.

2 لغو

  • 1.La suppression d'une disposition légale
    1. لغو یک مدرک قانونی

3 نابودی سر به نیست کردن

  • 1.La suppression d'un pays
    1. نابودی یک سرزمین
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان