[اسم]

la table de nuit

/tabl də nyi/
قابل شمارش مونث
[جمع: tables de nuit]

1 میز کنار تخت

  • 1.Cette table de nuit me paraît très sale.
    1. این میز کنار تخت به نظرم خیلی کثیف می‌آید.
  • 2.Olivier pose toujours ses lunettes sur sa table de nuit.
    2. "الیویه" همیشه عینکش را روی میز کنار تختش می‌گذارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان