[فعل]

taguer

/tage/
فعل گذرا
[گذشته کامل: tagué] [حالت وصفی: taguant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دیوارنگاری کردن نقاشی دیواری کشیدن

  • 1.De nombreux groupes taguent les couloirs du métro.
    1. گروه‌های زیادی روی راهروهای مترو دیوارنگاری می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان