[اسم]

le tiroir

/tiʀwaʀ/
قابل شمارش مذکر

1 کشو

  • 1.Je garde mes chaussettes dans le tiroir du haut.
    1. من جوراب‌هایم را در کشوی بالایی نگه می‌دارم.
  • 2.Je range les couverts dans le tiroir du buffet.
    2. من کارد و چنگال‌ها را در کشوی بوفه می‌چینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان