[اسم]

le tort

/tɔʀ/
قابل شمارش مذکر

1 اشتباه خطا، تقصیر

  • 1.Le chauffard ne reconnaît pas ses torts.
    1. راننده از خود راضی اشتباهاتش را نمی‌داند.
  • 2.Le conducteur était en tort en passant au feu rouge.
    2. راننده با گذشتن از چراغ قرمز اشتباه کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان