[اسم]

la toxicomanie

/tɔksikɔmani/
قابل شمارش مونث

1 اعتیاد (به مواد مخدر)

  • 1.Il a consulté un psychologue pour traiter sa toxicomanie.
    1. او برای درمان اعتیادش با یک روان‌شناس صحبت کرده است.
  • 2.La toxicomanie à l'héroïne fait beaucoup de dégâts chez les jeunes.
    2. اعتیاد به هروئین به جوانان خیلی آسیب می‌زند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان