[فعل]

transférer

/tʀɑ̃sfeʀe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: transféré] [حالت وصفی: transférant] [فعل کمکی: avoir ]

1 ارسال کردن (نامه و ایمیل) فوروارد کردن

  • 1.Tu n'as pas reçu l'email de Marc ? Je te le transfère alors.
    1. تو ایمیل "مارک" را دریافت نکرده‌ای؟ پس من دوباره آن را برایت می‌فرستم.

2 انتقال دادن منتقل کردن

  • 1.Nous lui avons transféré 10 000 €.
    1. ما 10000 یورو به او انتقال دادیم [واریز کردیم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان