[اسم]

le troc

/tʀɔk/
قابل شمارش مذکر

1 مبادله تعویض

  • 1.J'ai fait le troc d'un lit pour un fauteuil.
    1. من یک تخت را با یک مبل دسته‌دار تعویض کردم.
  • 2.On a fait un troc avec lui.
    2. ما با او مبادله کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان