[عبارت]

un tas de

/œ̃ tɑ də/

1 مقداری یک دسته، یک مشت

  • 1.Ils adorent faire des tas de sports.
    1. آنها عاشق انجام دادن مقداری [کمی] ورزش هستند.
  • 2.Je fais un tas des feuilles mortes pour les brûler.
    2. من یک مشت برگ خشک برای سوزاندن دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان