[فعل]

venger

/vɑ̃ʒe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: vengé] [حالت وصفی: vengeant] [فعل کمکی: avoir ]

1 انتقام (کسی را) گرفتن

  • 1.Il a provoqué son ennemi en duel pour venger le roi.
    1. او برای انتقام گرفتن از شاه، دشمنش را به دوئل دعوت کرد.
  • 2.Je vengerai la mort de mon frère !
    2. من انتقام مرگ برادرم را خواهم گرفت!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان