[اسم]

la vibration

/vibʀasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 لرزش ارتعاش

  • 1.Le camion lourd a causé une vibration dans le sol.
    1. کامیون سنگین باعث لرزشی بر روی زمین شد.
  • 2.Le décollage provoque des vibrations.
    2. بلند شدن هواپیما از زمین باعث ارتعاشات شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان