[اسم]

le vibreur

/vibʀœʀ/
قابل شمارش مذکر

1 حالت لرزش (تلفن همراه) حالت ویبره

  • 1.En réunion, elle active toujours le vibreur de son téléphone.
    1. در جلسه او همیشه حالت لرزش تلفنش را فعال می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان