[صفت]

vrai

/vʀɛ/
قابل مقایسه

1 درست راست

  • 1.Ecoute-le, il dit vrai.
    1. به او گوش کن، درست می‌گوید.
  • 2.Tout ce qu'il dit est vrai.
    2. هرچه که او می‌گوید راست است.

2 واقعی حقیقی

  • 1.C'est une histoire vraie.
    1. این یک قصه حقسقس است.
  • 2.C’est vrai ?
    2. واقعا؟
[اسم]

le vrai

/vʀɛ/
قابل شمارش مذکر

3 حقیقت واقعیت

  • 1.Il y a du vrai dans ce que vous dites.
    1. کمی واقعیت در چیزی که می‌گویید وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان