[صفت]

görsel

/ɟœrsˈæl/
قابل مقایسه

1 بصری عینی

  • 1.Görsel öğrenenler kendi notlarında genellikle görsel temsillerden yardım görürler.
    1. کسانی که بصری یاد می‌گیرند در یادداشت‌های خودشان از نمادهای بصری کمک می‌گیرند.
  • 2.görsel zeka
    2. هوش بصری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان