[اسم]

kıvam

/kɯvˈam/
قابل شمارش

1 قوام غلظت

  • 1.Hamurun kıvamı iyiymiş.
    1. غلظت خمیر خوب است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان