[صفت]

kazara

/kazaɾˈa/
قابل مقایسه

1 تصادفی اتفاقی

  • 1.Bu icadı kazara buldum.
    1. این اختراع را اتفاقی پیدا کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان