[اسم]

mecnun

/mɛdʒnˈʊn/
قابل شمارش

1 مجنون عاشق

  • 1.Adam mecnun olmuş sanki.
    1. انگاری آن مرد مجنون شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان