[اسم]

meddah

/mɛddˈah/
قابل شمارش

1 مداح

  • 1.Eskiden meddahlar kahvelerde insanlar öyküler anlatırlardı.
    1. در گذشته، مداحان در قهوه خانه‌ها برای مردم داستان تعریف می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان