[فعل]

söylemek

/sœjlemˈɛc/
فعل گذرا

1 گفتن

  • 1.Bir sorun varsa bana söyleyenilirsin.
    1. اگر مشکلی هست می‌توانی به من بگویی.
  • 2.Hasta olduğunu size söylemiştim.
    2. من به شما گفته بودم که مریض است.

2 خبر دادن

  • 1.Benim burada nasıl yaşadığımı görenler gidip babama da söylerler.
    1. کسانی که دیدند من در اینجا چطور زندگی می‌کنم به پدرم هم خبر می‌دهند.
  • 2.Bir değil iki tane olduğunu size söylemiştim.
    2. به شما خبر داده بودم که یکی نیست، دو تا است.

3 سفارش دادن

مترادف و متضاد sipariş vermek
  • 1.Sana bir hamburger, kendime de pizza söyledim.
    1. برای تو یک همبرگر، برای خودم هم یک پیتزا سفارش دادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان