[اسم]

vücut

/vydʒˈʊt/
قابل شمارش

1 بدن

مترادف و متضاد gövde
  • 1.Gıda vücut için yakıttır.
    1. غذا سوخت بدن است.
  • 2.insan vücudu
    2. بدن انسان
  • 3.Vücudundaki yaralar kanıyordu.
    3. زخم‌های روی بدنش خونریزی می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان